قوانین خدا خیلی نیست. به عکس آن چیزی که ما تصور می کنیم که خدا خیلی دست ما را بسته است در زندگی، قوانین خدا تنوع دارند، ولی دست و پا گیر نیستند. بسیاری از احکام مستحب هستند، بسیاری ها مکروه هستند. مکروه را شما لازم نیست رعایت بکنی. شما واجبات را بیشتر از بیست تا شاید نتوانید بشمرید.
واجبات آن چیز هایی است که خدا امر کرده است این کار را انجام دهید. ما نمی توانیم بگوییم نجس واجب است، چرا، پرهیز از نجس، آن هم در نماز. لازم نیست شما دیوار خانه تان نجس شد آب بکشید. ما شش هفت جا بیشتر در فقه آب کشیدن نجاست نداریم.
حج واجب است، ولی برای کسی که مستطیع باشد. یعنی ممکن است خیلی ها در زندگی شان که خودشان به زحمت می اندازند حج می روند، شاید حج برایشان واجب نبوده است. لذا اگر بعدا واجب شود، دوباره باید بروند.
خدا روزه را هم که واجب کرده است، برای خیلی ها برداشته. برای پیرمرد ها برداشته، برای مریض ها برداشته، برای مسافر برداشته.
جهاد بر خیلی ها واجب نیست. زکات بر خیلی ها واجب نیست. خمس بر خیلی ها واجب نیست. آن واجباتی هم که هست، به قدری قید دارد که اگر انسانی اضطرار برایش پیش آمد، حرجی یا سختی ای برایش پیش آمد، ترک کند. خدا هیچ تنبیهی هم ندارد. قوانین بشری بسیار زیادتر از قوانین خداست. شما در مورد قوانین راهنمایی رانندگی می بینی یک کتاب نوشته می شود. خب رساله های ما در تمام ابعاد زندگی یک کتاب است که خیلی هایش هم ما می گوییم لزومی ندارد اجرا بشود. چون مورد ابتلای ما نیست.
قوانین خدا خیلی نیست.