پادکست مذهبی | جهنم شوخی نیست

زمان تقریبی مطالعه: < 1 دقیقه
۵
(۱)

 

یکی از علمای بزرگ می فرمودند من سر کلاس درس بودم دیدم استادم این انگشتش را دائم در کاسه ی آب کنارش فرو می کرد و در می آورد. یک روز عرض کردم به ایشان که آقا این دستتان چرا هی در کاسه ی آب می زنید. کاسه ی آب را هرچند وقت عوض می کرد.

 

فرمود قضیه این است، من بعضی از مردم به من پول می دادند به جهت اینکه نماز و روزه ی استیجاری  و این ها را وکیل شوم و بعضی از این ها را به آدم ها بدهم تا به جا بیاورند. یک آقایی بود من چند وقتی بود این پول هایی که به من می دادند برای نماز و روزه ی اموات، می دادم به این آقا. نگو این آقا هم می گذاشت در جیب و می رفت به دنبال کارش. ما هم نمی دانستیم که. خب شاید ایشان یک مقدار کوتاهی کرده بود. چون باید انسان بررسی کند اهل تقوا باشند، دروغ نگویند. بالاخره کوتاهی از ما بود و ما هم واقعا نمی دانستیم. تا ایشان فوت کرد. در قبر که رفتند بگذارند، من کار هایش را می خواستم انجام دهم. یک دفعه دیدم این سر تا پایش سکه های گداخته روی او ریخته، دارد می سوزد. یک لحظه دستم به یکی از این سکه ها خورد، این دستم به خاطر آن است. بعد به من گفتند این سکه ها می دانید چیست؟ پول های مردم است که نماز و روزه هایشان را نخوانده است.

 

شوخی نیست. لذا فقها می گویند برای مردم عذاب را بیشتر بگویید تا بهشت را. چون این ها فکر می کنند شوخی است. اینجا دیگر دست خالی خالی است. هیچی نیست.

 

این پست چقدر مفید بود؟

برای رتبه بندی روی یک ستاره کلیک کنید!

نظر خود را ارسال کنید

آدرس ایمیل شما درج نخواهد شد