حضرت آیت الله بهجت می فرمودند کسی بود، استاد مسلم فلسفه. دیگر خدا را با هزار و یک دلیل ثابت می کرد. لب مرگش لا اله الا الله نمی گفت.
یعنی اصل وجود خدا را هم انکار می کرد. اینجور نیست که هرکسی درس خواند برود بهشت، هرکسی یک مدرک فوق تخصصی به او دادند برود بهشت، نه. خدا می گوید من شما را آفریدم، آن کاری را که من خواستم انجام دادی؟
اعتقاد در اسلام به معنای باور است. لذا برخی از علما این روایت را تاکید می کنند که «عَلَیکُم بِدینِ العَجَائِز». ماها هر چه درس خواندیم اگر باورمان قوی نشده باشد ، باور فرق می کند با درس خواندن؛ یکی بیاید بگوید اصلا کربلایی نبود ، که خیلی ها می گویند، که اصلا کربلایی نبود، قحطی آبی نبود، ابالفضلی نبود، امام حسینی نبود، ما ها می گوییم شاید! ولی آن پیرزنی را می بینی در دهات خودش نشسته، می گوید باباجان شش بار خودم دیدمش! او باور دارد نه من. ما ها فقط درسش را خوانده ایم. خدا می گوید من این ها را نمی خواهم، من باور می خواهم. من گره خوردن با این ها را می خواهم.
اگر ما در زندگی این ها را باور کنیم، به مقداری که باور کنیم خیرات می آید، یعنی اثر دارد. اگر باور نکنیم و بخواهیم فقط درسش را بخوانیم یا واحد هایمان را بگذرانیم، این ها اثری ندارد. نهایتش در همین دنیا چهار نفر می گویند سلام علیکم آقای دکتر.
در اسلام عقیده به معنای درس خواندن نیست، به معنای گره خوردن است به معنای باور است. باور با دانستن خیلی فرق می کند.